سیزده ثانیه به قلم میلاد سرداری
پارت نوزده
زمان ارسال : ۷۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
***
درب اتاق را قفل کرده بود، یک دستش روی میز بود و کلت دسته طلایی لوله بلندش در دست دیگرش میلرزید. برای بار چندم استوانهی فشنگ را چرخاند تا مطمئن شود هر شش گلوله درون خشاب قرار دارد.
صدای نفسهایش بلند بود و گلویش به خسخس افتاده ب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00هرکدوم یه کنکاش دارن همه تویه جزیره هستن یاچندجزیره جدا🙏